{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
instrument
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۲
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
دستگاه
۰
۰
[توسط مترجم]
[حسابداری]
ابزار
۰
۱
[توسط مترجم]
[شیمی]
دستگاه
معنی instrument, معنی هئسفقعوثئف, معنی instrument, معنی اصطلاح instrument, معادل instrument, instrument چی میشه؟, instrument یعنی چی؟, instrument synonym, instrument definition,
معنی inheritable
,
معنی Farugh Ahmed Khan Lagharir
,
ترجمه Farugh Ahmed Khan Lagharir
به فارسی,
معنی immunocompetence
,
ترجمه immunocompetence
به فارسی,
معنی survival
,
ترجمه survival
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی